سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ایمان خود را با صدقه نگاه دارید ، و مالهاتان را با زکات دادن ، و موجهاى بلا را با دعا برانید . و از سخنان آن حضرت است به کمیل پسر زیاد نخعى [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :5
بازدید دیروز :1
کل بازدید :3489
تعداد کل یاداشته ها : 11
103/9/12
8:7 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
حسن طالبی سادیانی[0]

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
زمستان 93[3]

متولد روستای سادیان هستم.

پدرم قاری قرآن بود و بیشتر شبانه روزش را به قرائت قران می گذراند.

حالا خودم پدر بزرگ شده ام .

شعر گفتن را از جوانی آغاز کردم و آن را دوست دارم


  
  

متولد روستای سادیان هستم.

پدرم قاری قرآن بود و بیشتر شبانه روزش را به قرائت قران می گذراند.

حالا خودم پدر بزرگ شده ام .

شعر گفتن را از جوانی آغاز کردم و آن را دوست دارم


  
  

یکی از اصول دین اسلام معاد است که در قرآن و تفاسیر درباره آن بسایر صحبت شده زیرا قیامت یکی از مهمترین و بزرگترین و مهیج ترین و سرنوشت ساز ترین اتفاقات جهان هستی میباشد که محصول آفرینش خدا از خلقت بشر و رسیدگی به حاصل تمام عمربشر برای ابدیت است.

ولی اصول دین تقلیدی نیست باید هرکس به اندازه فهم خود معاد را بشناسد شناخت معاد برای افراد عامی مثل بنده که از قرآن و تفسیر چیزی نمی دانم مشکل است و فهم بنده به همین اندازه است که در پای منبرها از قیامت شنیده ام یا اخیراً از صداو سیما اگر گاهی صحبتی از معاد پیش بیاید گاهی که صحبت از معاد می شود دوستان می گویند حال که باید هرکس به اندازه فهم خود از معاد بداند شما از معاد چه می دانی بنده هم مثل افراد عامی جواب میدهم دوستان می گویند که این گفته ها را مکتوب کن بنده می گویم این گفته ها عامیانه است و معلوم نیست که درست است یا نه گفتن با نوشتن بسیار فرق دارد بنده آن طور که می گویم نمی توانم بنویسم دوستان می گویند اگر بنویسی می توانی به استادان فن نشان دهی اگر درست نباشد رد می کنند و اگر اشکالی داشته باشد برطرف می کنند و اگر درست بود قبول می کنند.

از این رو بنده پایم را از گلیم خود دراز تر کرده و چند سطری می نویسم.

به عقیده بنده جهان آخرت هم مثل همین دنیاست منتها بزرگتر حقیقی تر و متفاوت تر. دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم ماکت کوچکی از جهان آخرت است در نظر اول شاید مثال دنیا با آخرت ربطی به هم نداشته باشد ولی اگر به یک سوال پاسخ دهیم ربط آن معلوم میشود.

مادر دنیا آزاد هستیم به هر کجا که بخواهیم برویم کسی جلو مارا نمی گیرد مثلا اگر بخواهید از تهران به مشهد مقدس بروید با ماشین یا قطار یا هواپیما یا بعضی به کشورهای خارجی سفر می کنند در بهترین هتلها اقامت می کنند یا به مکه بروند کسی جلو آنها را نمی گیرد اگر چنین است چرا بنده نمی توانم به قم که در همسایگی کاشان است بروم کسی جلو بنده را ندارد آیا اگر بنده بخواهم به مکه بروم کسی جلو بنده را می گیرد نه بنده خودم نمیتوانم بروم کسی با من کاری ندارد بنده وسیله سفر ندارم پول ندارم دستم خالیست به گمان بنده آن دنیا هم مثل همین دنیاست کسی کاری به کار کسی ندارد آنها دست خالی هستند و توشه سفر ندارنر خودشان نمی توانند بروند زیرا وسیله ای که به درد آن دنیا بخورد فراهم نکرده اند ونمی توانند به جایی که میخواهند بروند قرآن در این زمینه می فرماید ( کل نفس بما کیث رهیته) یعنی تمام انسانها در گرو اعمال واندوخته های خود هستند چه بدو چه خوب از همان استفاده خواهند کرد.

پس همه در دنیا آزادند؟

 هم در این دنیا و هم در آن دنیا همه آزادند غیر از کسانیکه شاکی دارند دولت موظف است که به شکایت آنها رسیدگی کند و در آن دنیا دولت و پادشاه جهانیان خداوند بزرگ مرتبه است.

مثل کسانیکه در دنیا جرم یا خیانت یا قتلی انجام داده اند آنها دیگر حق آزادی ندارند و باید به زندان بروند تا تکلیف آنها معلوم شود البته زندان آن با این دنیا زمین تا آسمان فرق دارد.

اگر کسی زندانی شد بخواهد آزاد شود باید رضایت شاکی را فراهم کند وگرنه آزاد نخواهد شد زندانیان این دنیا و آن دنیا متفاوتند مثل بعضیها که مرتکب قتل شده اند جرمشان سنگین است و باید علاوه بر زندان اعدام هم بشوند آن دنیا هم همین طور است.

در یکی از آیات خداوند فرموده گویی قیامت بر پا شده اما ما می بینیم قیامت که هنوز بر پا نشده ولی چرا خداوند فرموده گویی قیامت آغاز شده چون به گمان بنده چنانکه عرض کردم دنیا ماکت کوچکی از قیامت می باشد و ما داریم همین الان کار قیامت را انجام می دهیم فقط مانده حساب رسی آخر و کار ما مثل بچه هایی که به مدرسه می روند مدرسه و درس    می خوانند و یکی دو تا امتحان هم داده اند فقط مانده امتحان آخر ماهم همین طور داریم امتحان میان ترم را داده ایم و داریم کار امتحان آخر را که به زودی می رسد انجام می دهیم پس ماهمین حالا هم داریم کار قیامت را انجام می دهیم.

آیا در قیامت خدا ما را عذاب می کند یا نه اگر خدا عذاب می کند چگونه خواهد بود؟

 مثل این سوال در دنیا هم وجود دارد مثلا راهنمایی و رانندگی قانون وضع نموده و گفته سرپیچی از این قانون جریمه دارد عذاب در پی دارد مثل چراغ قرمز مثل چراغ راهنمایی هر چراغ قرمز یک دقیقه طول می کشد ولی ما تحمل یک دقیقه چراغ قرمز را نداریم در حالیکه ما ساعتها وقتمان را بیهوده می گذرانیم می بینیم که چراغ قرمز است و ماشین نمی آید یک نگاه به این طرف و آن طرف می اندازیم و می خواهیم از چراغ قرمز عبور کنیم غافل از اینکه از طرف دست راست یک ماشین در صد متری با سرعت می آید که تا چراغ سبز است عبور کند تا ما به وسط چهارراه می رسیم آن ماشین با سرعت به ما می رسد و به شدت تصادف می کنیم همسر ما که بغل دست ما نشسته کشته می شود خود ما هم قطع نخاع می شویم و باید یک عمر روی صندلی چرخ دار بنشینیم آن طرف هم که تصادف کرده علاوه بر اینکه ماشینش از بین رفته دست و پای خودش و گردن همسرش هم شکسته و ما مقصر هستیم تازه از ما شکایت می کند و هرچه پول داریم می گیرد و اگر پول کم داشته باشیم باید با این وضع به زندان هم برویم آیا دولت باعث این عذاب شده یا خود ما این عذاب را برای خود رقم زده ایم تازه دولت به مرد خسارت دیده می گوید او را ببخش چون او همه چیزش را از دست داده دولت علاوه بر اینکه مارا عذاب نمیکند برای ما وساطت می کند تا مارا نجات دهد این خود ما هستیم که بلا و عذاب برای خود ایجاد کرده ایم عذاب همان رعایت نکردن قانون الهی می باشد.

پس اگر خدا عذاب نمی کند جهنم چیست و چرا قرآن می فرماید عذاب خدا سخت است؟

 چناچه قبلا هم ذکر شد عذاب آخرت با عذاب دنیا تفاوت زیادی دارد و قابل مقایسه نیست یک وقت تصور نشود که فلانی گفت خدا مارا عذاب نمی کند و عذابی در کار نیست و مثل همین دنیاست نه این طور نیست بنده برای قیامت مثل هایی از دنیا زدم تا به فکر نزدیک شود و بدانیم که تمام گرفتاریها از خود ما به وجود می آید در آخرت عذابها بسیار شدید خواهد بود و گرفتاریها بسیار سخت و طاقت فرساست دولت و قاضی و پادشاه آن دنیا خدا خواهد بود که عالم است، عادل است، خبیر است، بصیر است به تمام کار بندگان آگاه است اینها که گفتیم همه مثل بود برای شناخت معاد.

حالا مثلی برای جهنم در آیه 23 صوره بقره ( فان لم تفعلو ولن تفعلو فاتقو النار التی وقود الناس و الحجاره اعدت للکافرین) پس بترسید از آتشی که هیزمش مردم بدکار و سنگهای خاراست که مهیا شده برای کافران.

و در آیه 180 و 181 سوره آل عمران ( وتقول ذوقوا عذاب الحریق- ذلک بما قدمت ایدیکم و ان الله لیس بظلام للعبید) و میگوییم بچشید عذاب سوزان را این عذاب را به دست خود پیش فرستادن و خداوند هرگز در حق بندگان خود ستم نخواهد کرد چنانکه فرموده اند.

داد درویشی از سر تمهید                             سر قلیان خویش را به مرید

گفت از دوزخ ای نکو کردار                 قدر آتش به روی آن بگذار

بگرفت و ببردو باز آورد                      عقد گوهر ز درج راز آورد

گفت در دوزخ هر چه گردیدم              طبقات جهیم را دیدم

آتش از هیزم و زغال نبود                   اخگری بهر انتفال نبود

هیچ کس آتشی نمی افروخت              ز آتش خویش هرکسی می سوخت

خداوند بزرگ رحیم است، رحمان است، غفور است او نمی خواهد بندگانش را عذاب کند.

او نمی خواهد آتش افروزی کند این اعمال ماست که بهشت یا جهنم درست می کند.

آیا مثالی برای جهنم در این دنیا وجود دارد؟

 بله شما می دانید که دولت برای رفاه مردم پمپ بنزین زده و دستوراتی هم داده ما در صدا و سیما بارها شنیده ایم که سیگار کشیدن ضرر دارد سیگار نکشید سرطان زا می باشد برای سلامتی شما ضرر دارد ولی با وجود ی که می دانیم این حرف درست است گوش نمی دهیم و سیگار می کشیم با موتور یا ماشین به پمپ بنزین میرویم که بنزین بزنیم اولین تابلوی که نظرمان جلب می کند تابلو استعمال دخانیات ممنوع می باشد ولی ما با بی توجهی سیگار روشن می کنیم و کبیریت را دور می اندازیم ناگهان پمپ بنزین آتش می گیرد و آتش به سرعت به منبع های پمپ بنزین می رسد و منفجر می شود و تمام محل و ساکنان آنرا نابود می کند و خود ما هم در آتش گرفتار می شویم و می سوزیم جهنمی بپا می شود آیا دولت این جهنم را برای ما و مردم درست کرد یا خودما این کار را کردیم آری گاهی ما با اعمالی که انجام می دهیم جهنم سوزانی برای خود به وجود می آوریم نه خدای مهربان.

چگونه اعمال ما تبدیل به آتش می شود؟

 اعمال ما از بین نمی رود و تبدیل به چیز دیگری می گردد مثل همین دنیا شما در زمستان به نظر می رسد که آب چشمه ها گرم است و در تابستان سرد دست در آب می کنید می بینید مقداری گرم است این بخار سردی هواست که سرد شده و آب چشمه از درجه دمای بیرون مقداری گرمتر است شما هوس میکنید که داخل آب بروید داخل آب که رفتید می بینید مقداری گرم است قدری شنا میکنید و بیرون می آیید مختصر بادی به شما می خورد احساس سردی می کنید فوراً لباسها را می پوشید و به طرف منزل می روید در راه کمی گلوی شما میگیرد و بعد آثار سرماخوردگی خود را نشان میدهد و دمای بدن 37 در جه شما تبدیل به 40 درجه می رسد و اگر 41 درجه برسد به حالت مرگ می افتید و تب شدید می کنید و    می سوزید و فریاد می زنید سوختم اطرافیان شما آتش نمی بینند و سوختگی پیدا نیست شما از درون خود می سوزید آتشی وجود ندارد این آتش خلاف طبیعتی است که شما در زمستان در آب رفته اید آب تبدیل به آتش در وجود شما شده.

 اگر چنین است پس چرا در قرآن آمده عذاب خدا سخت است؟

چنین به نظر می رسد چون خدا خالق است، خدا عالم است، خدا قادر است، خدا صانع است، خدا حاکم است و تمام قوانین طبیعی و ماوراء طبیعی را خود او خلق کرده و تمام هستی درید قدرت اوست و خود او این خاصیت ها را به اشیاء بخشیده و می داند اگر کسی فلان عمل را انجام دهد گرفتار آتش می شود لذا به خودش نسبت داده ولی انجام عمل به دست ماست که کدام را انتخاب کنیم آتش ابدی را یا آسایش ابدی را.

پس اگر اعمال به خود ما بر میگردد اگر گناه کردیم تقصیر خود ماست و آن گناه گردن گیر ما می شود چگونه خدا بعضی از گناهان را می بخشد؟

در دنیا هم همینطور است گاهی پدری به دستور بنا 20 عدد کیسه سیمان خریده تا ساختمان نیمه کاره اش را درست کند و آنها را در حیاط چیده بچه سه ساله او به حیاط می آید و می خواهد بازی کند شیر آب را باز می کند و با شیلنگ آب به خودش می ریزد و در حیاط هم آب می پاشد و روی سیمان ها هم آب میریزد او سرش نمی شود اگر آب روی سیمان ها ریخته شود سفت می شود و دیگر به درد نمی خورد و خسارت به پدر وارد می شود اما او نمی فهمد نفهمیدن او باعث نمی شود که سیمان سفت نشود چه کسی بداند یا نداند آب روی سیمان ریخته شود سفت می شود و خسارت و زحمت به بار می آورد اما پدر به خاطر اینکه بچه اش را دوست دارد و میداند که او نمیدانسته او ار می بخشد در قیامت و جهان آخرت هم همینطور است.


  
  

 

بسمه تعالی

"مادر"

آنکه عمری پی ما بودخودش تنها بود  

اشک در دیده و اندر دل او غوغا بود

مدت عمر که او سنگ صبور همه بود

کس ندانست چه دلخسته زدست ما بود

وقت خشم و غضب ما که صدا بود بلند

او در آن معرکه اصلاح گر دعوا بود

گر چه پشت همه را سختی ایام شکست

آن در افتاده زپا باز چه پا بر جا بود

مادری زارو پریشان زجفای ایام

رنج و غم بود که از چهره او پیدا بود

بود غمخوار هرآن کس که غمی داشت به دل

سینه اش ازغم و درد همه چون دریا بود

گرچه فرزند دل مادر بیچاره شکست

لیک او بود که دستش به دعا بالا بود

بود بیدار که فرزند بخوابد راحت

رنجهای شب و روزش همه جان فرسا بود

هست مادر به یقین جلوه ای از مهر خدا

  اون که در درج وفا گوهر بی همتا بود

گرچه شد پیرو زمین گیرو کسی قدر نداشت

لیک در نزد خدا حرمت او والا بود

هم نبی گفت که زیر قدمش هست بهشت

 هم خدا گفت به وصفش سخنی زیبا بود

گفت خالق که پس از طاعت من خدمت او

آنکه چو مرغ شباهنگ دل شبها بود

طالبی قدر ندانستی او رفت زدست

آنکه از بهر تو همچون جبل سینا بود 

 

 

 


94/1/20::: 6:55 ع
نظر()
  
  

به نام خدا 

مادر

مادر چگونه تورا بستایم که زبان الکن من از توصیف تو عاجز است. مادر اگر می شد جز خدا را پرستش کرد تو قابل پرستش بودی. مادر خدا چه نیکو انتخابی کرد که امانت خویش را به دوش تو گذاشت و لطف و محبت خویش را به تو ارزانی داشت که تو لایق آن بودی و چه نیکو پاس این امانت داشتی.

اکنون از محبتت بگویم یا از تلاش و کوششت از حلم و بردباریت یا ایثار و فداکاریت راستی چرا من بگویم بگذار که رسول الله بگوید که بهشت زیر پای مادران است آری هرکجا تو قدم بگذاری بهشت است و بی تو جهان دوزخی دردناک خواهد بود.

مادر شیئان بلاعوضی که ائمه فرموده اند تو اولین آنها هستی مادر تو اولین معلمی که الفاظ را با مهربانی به کودک خود آموختی و با صبر و شکیبایی طفل ناتوان را به راه رفتن واداشتی و پناه او بودی و با شیره جان خود به او حیات و توانایی بخشیدی تا خود ناتوان شدی و باز خوشحال بودی که او جوان نورسی خواهد شد، بی دلیل نیست اگر بگوییم بزرگان و شجاعان و قدرتمندان جهان از دامان مادر سر خط پناهندگی دارند، مادر تو بودی که خطاهای فرزند را بخشیدی و گردن کشیهایش را تحمل کردی، پس بی سبب نیست که امام زین العابدین علیه السلام می فرماید "ولا تطیقُ شکرها الی بعون الله تعالی و توفیقه" هرگز طاقت شکر گذاری زحمات مادر را نداری مگر اینکه خدا تو را یاری کند.

مادر در این جهان پر فریب و نیرنگ و محبتهای دروغین تنها محبت تو خالصانه بود، مادر در زمان بی کسی و درماندگی وقتی به گذشته بر میگردم از دوستان دوران جوانی هیچ یک را نمی بینم تنها تو مانده ای چون قهرمان این میدان تنها تو هستی از شکوه و جلال تو همین بس که خدای بزرگ در قرآن کریم فرموده "واخفض لهما جناح الذل من الرحمه" یعنی باید با تو مهربان بود و بال خاکساری در حظور تو فرو انداخت، آری این عظمت و بزرگی تو را می زیبد ای همه خوبی، راستی تو چه هستی یک عاشق تا آخرین لحظه عمر یک غمخوار در تمام غمها و مصیبت ها یک یاور و پشتیبان در تمام سختیها و پیکارها تو غالب واژهای محبت ایثار و سوختن و ساختنی ای قهرمان فاتح قله محبت درودت باد و این کلام الهی شامل حالت. "رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا "


94/1/20::: 6:14 ع
نظر()
  
  
   1   2      >